ماهی و گربه
Synopsis

شهرام مکری
فارغ التحصیل سینما با گرایش کارگردانی در مقطع کارشناسی – دانشگاه سوره تهران
فارغ التحصیل دوره آموزش فیلم سازی انجمن سینمای جوان
جوان نمونه كشور به انتخاب سازمان ملي جوانان( در رشته هاي هنري) 1382
دانشجوي نمونه دانشگاه سوره تهران 1382
عضو کانون تدوینگران انجمن فیلم کوتاه ایران در خانه سینما از سال1380
عضو هیات مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران – خانه سينما- برای دو دوره متوالی
مدرس موسسه آموزشی کارنامه.گرایش کارگردانی
مدرس انجمن سینمای جوانان ایران از سال 1380تا 1389
عضو شورای تصویب فیلمنامه انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر تهران – از سال 1383تا1388
مسئول كارگاه فيلم نامه نويسي انجمن سينماي جوان از سال 1382 تا 1385
ساخت پنج فیلم کوتاه “برق گرفتگی ومگس”طوفان سنجاقک”محدوده دایره”آندوسی”خام،پخته،سوخته”.
ساخت فیلم مستند تلوزیونی” مساله این است “–به تهییه کنندگی سید رضا میرکریمی.
ساخت فیلم بلند ویدئویی “اشکان انگشتر متبرک وچند داستان دیگر”به تهییه کنندگی شرکت وراهنر1387.
ساخت فيلم مستند «اردك ابي»(به تهیه کنندگی جعفرصانعی مقدم) 1388-1389
تدوین بیش از سی فیل کوتاه داستانی ومستند از سال 1380.
تدوین چند فیلم تلوزیونی از جمله “ماه قرمز”مرگ یک ماهی” عاشقانه هایی برباد”من +دشمن”و…
عضو هیات داوری وانتخاب جشنواره های مختلف از جمله فیلم کوتاه تهران-دانشجویان سراسرکشور- آفتاب یزد-پلیس-…
تشكيل كارگاه هاي فيلم سازي به دعوت انجمن سينماي جوان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و موسسات فيلم سازي در شهرهايي چون:تهران، تنكابل،بيرجند، مشهد، كرمان، شيراز و ….
برگزاري دوره فيلم سازي در دانشگاه اميركبير تهران ، خانه شهرياران جوان، استوديو نقش و …
دبير اجراي جشن مستقل فيلم كوتاه خانه سينما 1389

حق حیات طبیعی / شهرام مکری
1- عدهای از دوستانم به من لطف زیادی دارند و نمیخواهند انتقاد صریحی را به فیلم ماهی وگربه وارد کنند. آنها بعد از تماشای فیلم با لبخندی دوستداشتنی پیش من آمده و میگویند آفرین، خیلی کار سختی بوده و چقدر برای ساختنش سختی کشیدهای و این یعنی فیلم را دوست نداریم اما خودت را چرا. این نوع انتقاد کمی محافظهکارانه و کمی شیطنتآمیز است. محافظهکارانه چون عملا حرف منفیای درباره فیلم گفته نمیشود و شیطنتآمیز چون خودش تبدیل به یک استراتژی مشخص برای مواجهه با برخی آثار شده است. به هر حال من بعد از نمایش فیلم در ایران از این نوع برخوردها را شاهد بودم و میخواهم از این فرصت استفاده کنم و در این یادداشت بنویسم که سختی زیاد متحمل شدن برای ساخت یک اثر مزیتی برای آن محسوب نمیشود. درست است که ساخت فیلم ماهیوگربه گرفتاریها وسختیهای خودش را داشت اما کدام فیلم است که اینچنین سختی را نداشته باشد و اصلا اگر ملاک سنجش خوبی یک فیلم اینها بود که احتمالا میبایست لیست فیلم های بزرگ تاریخ سینما را ازنو نوشت. سختی تنها در صورتی که نمایانگر تمرکز بر فیلم باشد تاثیری را در آن میگذارد که این تاثیر توسط مخاطب درک می شود و احتمالا به او هم تمرکزی برای ادامه دادن و دنبال کردن فیلم میدهد در غیر این صورت سختی برای ساخت فیلم تنها وتنها عذابی است برای گروه فیلمبرداری و برای هیچکس هم هنگام تماشای فیلم مهم نخواهد بود.پس برای این دسته از منتقدان فیلم مینویسم که اگر سختی ساخت فیلم ماهیوگربه کیفیتی را به فیلم بخشیده است از این موضوع خوشحالم و اگر تنها چیزی که در فیلم توجه آنها را جلب کرده دشواری فیلم برداری و بالا و پایین رفتن از تپهها بوده؛ بدانند که این هدف من از ساخت ماهی وگربه نبوده و نیست.
2- ماهی وگربه حاصل یک تلاش گروهی است؛گروهی که یک دل و همراه در طول دوماه تمرین هرروزه این فیلم بادقت زیاد سعی بر آن داشتند که به آنچه در ذهن من وجود داشت عینیت ببخشند. به نظرم این فیلم؛ هرچه که نباشد؛ میتواند ملاکی برای تمرین کار گروهی در سینمای کشورمان قلمداد شود. یک گروه بزرگ که در آن نقش آشپز گوشتخوارش را یک گیاه خوار بازی میکرد و جوانترین عضوش بیست ساله بود و ترکیبی از حرفهایترینهای سینمای ایران در کنار جوانانی که برای نخستین بار به پشت صحنه یک فیلم میآمدند آن راشکل میداد. رسیدن به هماهنگی در چنین گروهی اصلا سخت نبود چون همه به کاری که میکردند اعتقاد داشتند. بدون شک و شبهه و بدون خودخواهی و غرور هر کار که می بایست را انجام دادند و روز آخر همه خوشحال از انجام چنین تجربهای به خانه هایشان برگشتند.تا چند روز بعد از تمام شدن فیلمبرداری همه به هم زنگ میزدند و قرارهای گروهی میگذاشتند و سعی میکردند خاطره این فیلم را در ذهن شان زنده نگه دارند. این بزرگترین اتفاق ماهی وگربه برای من بود.
اقای مکری کار بسیار پر مفهومی بود.
کار شما موازی بودن اتفاقات زندگی با هم و در واقع متقاطع بودنشونو به خوبی نشون داد.
فیلمبرداری کار هم کم نظیر بود.
ذهن منو درگیر کرد برای دو سه هفته بعد دیدنش.
نمیدونم این فیلم حقیقی بود یا واقعی….
سینمای ایران به هنر کسایی مث اقای مکری احتیاج داره تا تجربه های کهنه.